تولید توهم بیماری
دکتر بابک خطی:طب چیزی جز درمان و از بین بردن دردهای بیماران اعم از جسمی و روحی نیست و درمان های مربوط به زیبایی هم تمام موارد و اقدامات مداخله ای را شامل می شود که برای از بین بردن آلام جسمی و روحی ناشی از یک بدشکلی ساختاری یا زیبایی شناسانه انجام می شود؛طیفی وسیع از اقدامات که تجویز ساده ترین کرم ها تا پیچیده ترین جراحی های پلاستیک را در بر می گیرد.
از سویی هر انسانی حق مالکیت بر بدن خویش رادارد و حقوق واخلاق پزشکی هم در مرحله گذار کامل از رابطه تقریبا مردود پدرسالانه پزشک- بیمار -که پزشک راسا برای بیمار تصمیم درمانی اتخاذ می نمود-به حالتی است که بیمار واجد این حق است که از بین روش های درمانی که طبیب معالج با توضیحات کافی پیش روی او قرار می دهد ،انتخاب نماید.
اما گاهی از وجود حقوقی که اساسا برای تحقق شایسته سلامت و درمان پیش بینی شده است ،به این صورت که "خواست بیمار چنین بوده" یا "خود بیمار چنین خواسته است" ،بر ضد خود آن استفاده می شود.
حالا باید دید یک مُراجع زیبایی چگونه بیمار تلقی می شود و اساسا چه حق انتخاب هایی دارد.
پایه طراحی این مساله به نظراینگونه است:
در قدم اول در مورد مشکلی که ابدا وجود واقعی ندارد تبلیغات می شود و ذائقه متوسط جامعه به سمتی هدایت می شود که از اندازه و شکل اندام ها و اجزا طبیعی بدن تصویر ذهنی دارای نقص و بیمارگونه بسازد وبه انتشار الگوی تصویری مصنوعی و غیرعادی از این اجزا به عنوان حالت ایده آل اقدام می کند.
این تصویر جدید توسط انواع رسانه های نوشتاری و دیداری به طور انبوه ارائه می شود.
ورق زدن مجله ها و عوض کردن کانال های تلویزیون همراه با دیدن این الگوی تصویری است و به تدریج کسانی دارای معیار های زیبایی تعریف می شوند که چنین الگوهای غیر عادی در آنها وجود داشته باشد.
از اینجا با تعدادی افراد مواجه هستیم که به طور غیرواقعی خود را بیمار و غیر عادی می دانند و گروهی شرکت های منفعت محور و اقلیتی از بدنه طب کشور که در انتظار آنان نشسته اند تا افرادی در توهم وجود بیماری ،رویای درمان خود را انتخاب؟!نمایند
در صورتی که در فضای واقعی اصلا بیماری در کار نیست تا نیاز به انتخاب درمان باشد.
مرحله بعد افزایش تعداد این اقدامات غیرلازم زیبایی و عمومی شدن آن است،به گونه ای که این معیار ها فقط الگوی زیبایی صرف نیست و به یک نیاز برای همسان شدن با سایرین و حتی یک ارزش پذیرش اجتماعی تبدیل شود .گذر از مرحله ی "اگر اینطور باشی زیباتر هستی"به مرحله "اگر این طور نباشی زشت خواهی بود"مرحله نهایی این تغییر ذائقه اجتماعی است.
مرحله ای که این زیبایی مصنوعی غیرواقعی نه فقط به عنوان عنصری ویژه و لوکس جهت اخذ تایید در جامعه که به عنوان عنصر عادی و لازم هویت دهنده به افراد تاویل شود و فاقدین این تغییرات را به عنوان افرادی ناکامل و بدون ویژگی های معمولی برای ورود و مشارکت در جامعه نشان دهد.
حدس بقیه داستان راحت است؛انبوه افرادی که در جو بی اعتماد بنفسی خود را نازیبا و دارای نقص فرض می نمایند و به دنبال درمان چیزی می گردند که در عالم واقع یا کتب طبی وجود ندارد و فقط در ذهن آنان ایجاد شده است.
آن هم اقداماتی که در صورت رعایت نشدن معیارهای لازم برای انتخاب آنها یا انجام توسط افراد ناآگاه می تواند به عوارض جبران ناپذیری هم منجر شود .
برای علت یابی مشکل باید دید سود هنگفت این تجارت پرسود به کدام سبد سرازیر می شود :
بعضی از شرکت های تجاری که دستگاه ها و موارد مورد نیاز این اقدامات را وارد یا تولید می کنند و قسمتی از سیستم درمانی کشور که بی توجه به حیثیت حرفه ای کل مجموعه بازوی عملی این اقدام می گردد.
عوارض زیانبار بعضا جبران ناپذیر این اقدام چیست؟
جامعه ای که چهره اش در رویای زیباتر شدن مخدوش می شود و آن را از مظاهر پیشرو بودن و مقبولیت تفسیر می کند،
فشار اقتصادی بیهوده بر بسیاری از خانواده های متوسط و ضعیف که برای پرداخت هزینه های آن با توجه به وضعیت اقتصادی تحت فشار خردکننده قرار می گیرند اما برای پذیرفته شدن اجتماعی چاره ای جز همرنگ جماعت شدن نمی بینند،
و نهایتا سوختن خشک و تر جامعه پزشکی که قربانی زیاده خواهی اقلیتی محدود می گردد .نادیده گرفته شدن مهارت وزحمات طاقت فرسا و هتک حرمت غالب پزشکان مشغول در زمینه زیبایی که به کارهای ترمیمی مثلا در قربانیان سوانحی مانند آتش سوزی و…می پردازند یا فقط با معیارهای علمی اقدام به انجام اقدامات زیبایی می کنند.
راه حل :
حل این مشکل فقط به طور اقدام گسترده،ریشه ای و دخالت در همه عناصر موثر در موضوع امکان پذیر است و خود می تواند موضوع تحقیقات و پژوهش های متعدد باشد.
محورهایی که به عنوان سرفصل های این اقدامات به نظر می رسد عبارت است از:
١–بازتعریف دوباره و واقعی زیبایی با توجه به معیار های ملی و جهانی و اصلاح مدل فعلی توسط جامعه و اندیشمندان ،خصوصا متخصصین عرصه های جامعه شناسی،روانشناسی و زیبایی شناسی
٢–عزم اساسی فرهنگی رسانه ها و دولت برای پرهیز از تبلیغ این نوع زیبایی مصنوعی کاذب ،هم با مسولیت پذیری و مقاومت در برابر جاذبه مالی آن توسط رسانه ها هم با ایجاد شدن بستری توسط نهادهای اعتباری فرهنگی تا فضای مالی رسانه ها طوری باشد که از چنین تمایلی بی نیاز باشد.
٣–عزم اساسی واحد های ذیربط دولتی تا بر تولید و واردات دستگاه ها و مواد اولیه این اقدامات نظارت منصفانه داشته باشد.
۴–تنظیم پروتکل های و کتب راهنمای دقیق برای اقدامات زیبایی بر پایه آخرین یافته های علمی به کمک خبرگان دلسوز پزشکی زیبایی و انجام بازآموزی های جدی بخش پزشکی تا موارد غیرلازم را بهتر بشناسند و با روشنگری به حفظ سلامت جامعه و صیانت از حرمت صنفی خود بپردازد.
۴–عزم راسخ و هماهنگی وزارت بهداشت و نظام پزشکی و سایر واحد های نظارتی و قضایی تا با متخلفین و به خطر اندازندگان سلامت جامعه مقابله نمایند.
۵–و تلاش تمام افراد جامعه برای یادگیری هر چه بهتر معیارانتخاب های واقعی و درست برای حفظ سلامت و زیبایی
نظرات ارزشمند شما