۲۴ درصد از ایرانی‌ها از اختلالات روان رنج می‌برند

عضو انجمن علمی روان‌پزشکان ایران گفت: بر اساس آخرین تحقیقات وزارت بهداشت، شیوع اختلالات روان بین افراد ۱۵ تا ۶۵ سال بدون احتساب اختلالات شخصیتی، ۲۴ درصد است.
به گزارش خبرگزاری ایسنا حسن فلاح‌پور، با بیان این‌که از هر چهار ایرانی یک نفر مبتلا به اختلالات روان (در گستره خفیف تا شدید) است، اظهار کرد: بر اساس تعریف سازمان جهانی بهداشت، مفهوم سلامتی شامل رفاه و آسایش جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی است و صرف نبود بیماری جسمی نمی‌تواند به معنای سلامتی کامل باشد؛ چه بسا افرادی باشند که از نظر جسمی سالم هستند ولی از سلامت کامل برخوردار نیستند.
این روان‌پزشک با تاکید بر این‌که مفهوم سلامتی طیف گسترده‌ای دارد، افزود: برخلاف تصور عموم، ممکن است کسی در ظاهر افسرده و پریشان به نظر نرسد ولی آن‌طور که باید از زندگی فردی و اجتماعی خود لذت نبرده و حال چندان مساعدی نداشته باشد؛ در واقع این افراد عمیقا خوشحال نیستند، شرایط اجتماعی و اقتصادی پیرامون خود را در خور شان و مطالبات‌شان نمی‌بینند و نمی‌توانند لذت برخورداری از یک زندگی آرام را درک کنند. در حالی که همین افراد اگر در سلامت کامل به سر می‌بردند، می‌توانستند استعدادهای خود را بروز دهند، مولد باشند، به راحتی با شرایط استرس‌زا تطبیق یابند و در فعالیت‌های اجتماعی مشارکت داشته باشند.  
وی با تاکید بر این‌که ابعاد مختلف سلامتی بر یکدیگر تاثیر متقابل دارند و نقص و کمبود در هر یک می‌تواند جنبه دیگری از سلامتی را مورد آسیب قرار دهد، افزود: بدون شک سلامت روان تحت تاثیر عوامل زیادی از جمله عوامل اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نیز سلامت جسمی قرار دارد. همه ما سرماخوردگی و سردرد را تجربه کرده‌ایم و به خوبی واقفیم که حتی با یک سرماخوردگی کوچک، چگونه سطح روحیه افت می‌کند. سلامت روان هم همین‌گونه است و نمی‌توان از کسی که در شرایط نامطلوب اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی جسمی به سر می‌برد، انتظار داشت که از سلامت روان مناسبی برخوردار بوده و رفتار بهنجار و نرمالی داشته باشد.  
این روان‌پزشک تصریح کرد: نابسامانی در هر کدام از این عوامل می‌تواند باعث بروز و شعله‌ور شدن اختلال روان شود. اما سئوالی که ممکن است در اذهان نقش ببندد این است که چرا در مواجهه با ناملایمات زندگی، برخی زودتر از سایرین به اختلالت روان مبتلا می‌شوند و آیا احتمال ابتلا در همه افراد یکسان است؟ در پاسخ باید اذعان کرد که افراد استعدادهای متفاوتی دارند و حتی اعضای یک خانواده هم در مواقع بحرانی شبیه یه یکدیگر واکنش نشان نمی‌دهند. از این‌ رو برخی از ما استعداد ابتلا به اختلال سلامت روان را در وجود خودمان داریم و ممکن است زودتر از بقیه به یک اختلال روان مبتلا شویم.  
عضو انجمن علمی روان‌پزشکان ایران، خاطرنشان کرد: از نظر قانون، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی متولی سلامت است ولی تحقیقات نشان می‌دهد که فقط ۲۵ درصد از سلامتی افراد، تحت کنترل وزارت بهداشت قرار دارد و ۷۵ درصد مابقی را عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت از جمله نوع شغل، سطح درآمد، دسترسی عادلانه به امکانات، سواد سلامت، فقر و بیکاری، آلودگی‌ها، ترافیک و … تعیین می‌کند. در واقع ارتباط بین وزارت بهداشت و سایر ارگان‌ها اجتناب‌ناپذیر است و خوشبختانه از سال ۱۳۹۵، معاونتی تحت عنوان معاونت اجتماعی در سطح وزارت بهداشت راه‌اندازی شده و تاکنون قدم‌های مثبتی برای ساماندهی و هماهنگی بین ارگان‌های مختلف دخیل در سلامت برداشته است.  
فلاح‌پور یادآور شد: علاوه بر همه این موارد، یکی از مهم‌ترین مولفه‌ها در برخورداری از سلامت روان، سواد سلامت است؛ بدین معنی که افراد بتوانند اطلاعات بهداشتی و درمانی مناسب را دریافت کرده و آن را برای حفظ سلامتی، پیشگیری از بیماری و بهبود روند درمان به کار گیرند. البته در دنیای امروز و با توجه به فعالیت گسترده رسانه‌های جمعی، توجه به این شاخص نسبت به قبل پررنگ‌تر شده است و بر اساس آخرین آمار، ۴۴ درصد از مردم از سواد سلامتی محدودی برخوردار هستند.  
این روان‌پزشک افزود: اختلال روان نیز مفهوم گسترده‌ای داشته و با تصوری که در ذهن عموم نقش بسته است تفاوت‌های زیادی دارد. با این اوصاف، باید در راستای ارتقای فرهنگ سلامت اهتمام بورزیم و با افزایش آگاهی عموم، شرایطی را فراهم آوریم که در صورت بروز علایم اولیه از ناخوشی‌های روان، خیلی زود به روان‌پزشک مراجعه کنند و تا زمان بروز علایم شدید مراجعه به درمانگر را به تعویق نیندازند.  
فلاح‌پور تاکید کرد: اختلال روان زمانی شکل می‌گیرد که عملکرد طبیعی فرد در حوزه افکار، احساسات و اندیشه دچار نقصان شده و موجب کاهش عملکردهای روزمره شود. به عنوان مثال اگر خانم خانه‌داری دچار اختلال روان شود، دیگر نمی‌تواند برنامه‌های روزمره خود را با کیفیت سابق انجام دهد و افراد شاغل نیز ممکن است که با ابتلا به اختلال روان، دچار کاهش تمرکز و افت روحیه شوند. همچنین علایم اختلال روان در افراد با سنین بالاتر ممکن است که با کاهش حافظه و متعاقب آن کاهش عملکرد بروز کند.  
این روان‌پزشک ادامه داد: نکته قابل توجه این است که خود فرد پیش از سایرین برخی از خفیف‌ترین علایم اختلال روان را به خوبی احساس می‌کند. چنین فردی درک می‌کند که دیگر روحیه قبلی را ندارد، سر حال نیست، اضطراب دارد، وسواس پیدا کرده است و به عبارتی حالش خوب نیست. ولی متاسفانه به خاطر آن‌که سواد سلامت پایینی دارد، این‌طور تصور می‌کند که اختلالاتی از این دست باید خود به خود بهبود یابند و نیاز به درمان ندارند. در حالی که اختلالات روان درمان نشده و سرکوب شوند، با مرور زمان شدت می‌یابند و در نهایت درمان‌های طولانی‌تر و بیشتری ‌را می‌طلبند.  
وی تاکید کرد: برای بهبود سلامت روان جامعه، در وهله اول باید سطح سواد سلامت مردم افزایش یابد و هر کسی تا حد زیادی علایم اختلالات روان را بشناسد. همچنین همه ما نسبت به خود، خانواده و اطرافیان مسئولیم و باید با مشاهده علایمی از کاهش سلامت روان جهت تشخیص به پزشک متخصص اعصاب و روان (روان‌پزشک) مراجعه کنیم. این در حالی است که درمان برخی از اختلالات روان خفیف، نیاز به تجویز دارو ندارد و فرد با رفتاردرمانی و روان‌درمانی بهبود می‌یابد.  
فلاح‌پور با تاکید بر این‌که اگر اختلالات روان نیز مانند سایر بیماری‌ها دیر تشخیص داده شود و عود کند، ممکن است برای درمان نیاز به بستری شدن باشد، خاطرنشان کرد: کدام‌یک از ما زمانی که به بیماری‌های جسمی مثل دیابت و فشار خون بالا مبتلا می‌شویم، به خود اجازه می‌دهیم که درمان دارویی را بدون نظر پزشک و خودسرانه قطع کنیم؟ روند درمان اختلالات روان نیز به همین منوال است. قطع خودسرانه دارو و بدون مشورت پزشک ممکن است که اختلال را مزمن کند و آن را در زمره بیماری‌هایی قرار دهد که نیاز به درمان نگهدارنده دارند. البته همه اختلالات این‌طور نیستند و درصد بالایی از اختلالات روان با دوره درمان چند ماهه بهبود می‌یابند.  
عضو انجمن علمی روان‌پزشکان ایران، خاطرنشان کرد: در جامعه ما نیز باید به مقوله برخورداری از مولفه‌های سلامت اجتماعی توجه شود و میزان دست‌یابی آحاد جامعه به آن‌ها باید به جد مورد توجه قرار گیرد؛ چراکه این عوامل روی سلامت روان تاثیر مستقیم می‌گذارند و تحقیقات نشان می‌دهد که ارتباط مستقیمی بین متغیر فقر و اختلالات شایع روان وجود دارد؛ به عبارتی اگر مولفه فقر و افزایش روزافزون آن در برخی جوامع نادیده گرفته شود، هر چقدر هم که اقدامات مطلوبی در راستای درمان اختلال روان صورت گیرد، در نهایت درمان کامل صورت نگرفته است.
وی همچنین تاکید کرد: سلامتی یکی از حقوق عمده انسانی است و همه انسان‌ها حق دارند که به منابع اساسی برای تامین سلامت جسمی، روانی و اجتماعی دسترسی داشته باشند. در این میان نسبت فرهنگ در جامعه به مثابه شخصیت در فرد است و اگر جامعه‌ای فرهنگ شایسته‌ای دارد، مثل این است که فردی از شخصیت سالمی برخوردار است. فرهنگ یکی از مهم‌ترین مولفه‌های شناخت یک جامعه است و رسانه‌ها نقش بسیار پررنگی در شکل‌گیری فرهنگ جامعه دارند؛ در واقع رسانه‌ها می‌توانند با افزایش فرهنگ سلامت، زمینه را برای پیشگیری از بروز برخی اختلالات روانی فراهم کنند و روند درمان و توانبخشی بیماران را بهبود بخشند. خوشبختانه طی سال‌های اخیر قدم‌های مهمی برداشته شده است که راه‌اندازی شبکه سلامت، شبکه آموزش و رادیو سلامت از جمله آن‌ها است. در عین حال متاسفانه گاهی برنامه‌هایی تولید می‌شود که هرچه رشته شده را پنبه می‌کند و این جای تاسف دارد.  
فلاح‌پور تصریح کرد: در حالی که برنامه‌های طنز رسانه ملی می‌تواند کمک شایانی به افزایش نشاط اجتماعی و ارتقای سلامت روان جامعه کند، برخی بی‌توجهی‌ها و اشتباهات در آن‌ها می‌تواند نگرش افراد جامعه به اختلالات روان را تحت تاثیر قرار داده و با ایجاد انگ اجتماعی موجب کاهش سلامت روان و سطح سواد سلامت افراد شود. به طور مثال به سخره گرفتن نام یک اختلال روان و استفاده از لفظ دیوانه و روانی برای توهین ‌به فرد دیگر، می‌تواند در طولانی‌ مدت، باعث افزایش انگ اجتماعی شده و فشار روانی زیادی بر افرادی که از اختلالات روان رنج می‌برند، وارد کند. در حالی که اگر برای ارتقای کیفیت تولیدات تلویزیونی و رادیویی، مشاوره‌های روانشناختی مناسب در نظر گرفته شود، حاصل آن برنامه‌هایی خواهد بود که منجر به افزایش نشاط، ارتقای سلامت روان و سطح سواد سلامت جامعه خواهد بود.  
 

خبرهای تصویری

نظرات ارزشمند شما