سکته مغزی

سکته مغزیسکته مغزی هنگامی اتفاق میافتد که جریان خون قسمتی از مغز مسدود شده، با قطع شدن اکسیژن و مواد مغذی و آسیب رسیدن به بافت مغز منجر به تغییر عملکردهای فیزیکی و ذهنی که توسط نواحی آسیب دیده مغز کنترل می شدند می گردد.

آثار یک سکته مغزی می تواند موقت یا دائمی، خفیف یا شدید باشند. اکثر سکته های مغزی، که سکته های ایسکمیک مغزی نیز نامیده می شوند، ناشی از یک شریان مسدود شده می باشند. سکته های هموراژیک از پارگی یا نشت کردن یک شریان ناشی می شوند. ترومبوز مغزی، آمبولی مغزی و خونریزی مغزی سه علت اصلی احتمالی سکته مغزی می باشند. ترومبوز مغزی هنگامی اتفاق می افتد که شریانی که به مغز خون رسانی می کند تنگ شود که اغلب اوقات در نتیجه آترواسکلروز می باشد.

در آترواسکلروز رسوب های چربی که پلاک نامیده می شوند در دیواره های رگ ها تشکیل شده و رگ ها را تنگ می کنند. در طول زمان سطح یک پلاک ممکن است خشن یا زخمی شده و محلی ایده آل برای چسبیدن سلول های خونی به یکدیگر و تشکیل لخته (ترومبوز) در داخل رگ خونی ایجاد کند. این لخته ممکن است به بزرگ شدن ادامه دهد تا حدی که به طور کامل یا نسبی جریان خون را در رگ ببندد.

 

♦  سکته مغزی

هنگامی که شریانی در مغز مسدود می شود، خون رسانی به آن قسمت از مغز قطع می شود. نبود جریان خون می تواند سبب آسیب رسیدن به آن قسمت از مغز که توسط آن شریان خون رسانی میشد شود. تداخل در خون رسانی به یک سمت از مغز می تواند باعث علائمی مثل بی حسی، ضعف یا فلج در سمت مقابل بدن شود. آمبولی مغزی هنگامی ایجاد می شود که شریانی که به مغز خون رسانی می کند توسط یک آمبولی مسدود شود. آمبولی اغلب تکه ای از بقایای یک پلاک یا لخته خون است که توسط جریان خون از قسمت دیگری از بدن آمده است. آمبولی در یک شریان گیر می کند و جریان خون را به آن قسمت از مغز مسدود می کند.

خونریزی مغز هنگامی اتفاق می افتد که یک شریان پاره شده یا دچار نشتی شده و خون وارد بافتهای مغزی اطراف می شود. پارگی یا نشت خون از یک شریان ممکن است ناشی از آنوریسم (ناحیه ای ضعیف در جدار رگ خونی)، آسیب به شریان ناشی از فشار خون بالای کنترل نشده یا دیابت، یا یک مالفورماسیون شریانی وریدی (یک رابطه غیر طبیعی بین یک شریان و یک ورید که می تواند پاره شود) باشد. اگرچه آثار اولیه یک سکته مغزی هموراژیک ممکن است شدیدتر از یک سکته ایسکمیک باشد، اما آثار طولانی مدت هر دوی این سکته ها بستگی به ناحیه آسیب دیده در مغز و وسعت آسیب باقی مانده دارد.

 

♦  آنوریسم بری (Berry Aneurysm)
 آنوریسم بری  آنوریسم بری حاصل یک نقص مادرزادی (نقصی که از بدو تولد موجود باشد) در جدار یک شریان است. این آنوریسم در قاعده مغز در جایی که شریان منشعب می شود تشکیل می گردد. هنگامی که آنوریسم بری پاره می شود، خون به بافتهای مغز اطراف جاری شده و می تواند سبب آسیب مغزی شود. سکته های مغزی از علل اصلی مرگ و میر و ناتوانی طولانی مدت در ایالات متحده می باشند. آثار سکته مغزی می تواند به شدت از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. حدودا یکی از هر سه فرد جوانی که دچار سکته مغزی شده اند ناتوانی طولانی مدت خواهد داشت، حال آنکه در افراد با سن بالاتر سه نفر از هر چهار فرد مبتلا دچار ناتوانی دائم خواهند شد.

 

 فاکتورهای خطر

فاکتورهای زیر می توانند ریسک سکته مغزی را افزایش دهند؛ گرچه اکثر این فاکتورها را می توان با تغییرات سبک زندگی کنترل یا حذف کرد:

  • بیماری قلبی

 نارسایی قلبی و ریتم نامنظم قلبی احتمال تشکیل لخته خونی را تقویت می کنند.

  • فشار خون بالا

 فشار خون بالای کنترل نشده به عروق خونی آسیب زده باعث پیشرفت آترواسکلروز می شود.

  • پروفایل کلسترول نامناسب

سطح نامناسب پروفایل کلسترول باعث افزایش آترواسکلروز می شود.

  • فعالیت فیزیکی کم

غیرفعال بودن می تواند منجر به افزایش وزن و سطح کلسترول بالا شود.

  •  داشتن وزن بالا

 داشتن وزنی بالاتر از سطح وزنی ایده آل باعث افزایش خطر پروفایل کلسترولی نامناسب، فشار خون بالا، . دیابت نوع ۲ میشود که همگی از فاکتورهای خطر برای سکته مغزی می باشند.

  • دیابت

دیابت کنترل نشده سطح خونی کلسترول LDL  (یا کلسترول بد) را افزایش داده و باعث افزایش آترواسکلروز می شود.

  • سیگار

کشیدن سیگار (از جمله قرار گرفتن در معرض دود سیگار) فشار خون را افزایش داده به سطح داخلی عروق خونی آسیب میزند و خطر تشکیل لخته خون را بیشتر می کند.

  • مصرف بالای مشروبات الکلی

الکل بیش از حد می تواند باعث افزایش فشار خون و افزایش سطح تری گلیسرید (یک نوع مضر از چربی خون) گردد.

  • سکته های مغزی قلبی یا حملات ایسکمیک گذرا

 افرادی که حملات ایسکمیک گذرا (Transient Ischemic (Attacks:TIAs داشته اند و افرادی که قبلا سکته مغزی کرده اند، بطور قابل توجهی ریسک بالاتری برای سکته مغزی دارند.

 

♦  سابقه خانوادگی بیماری قلبی یا سکته مغزی

سابقه خانوادگی سکته مغزی یا بیماری قلبی ریسک شما را افزایش می دهند، به خصوص اگر پدر یا برادر شما قبل از ۵۵ سالگی بیماری قلبی داشته باشند، یا خواهر یا مادر شما قبل از ۶۵ سالگی به بیماری قلبی مبتلا شده باشند. نژاد: سیاه پوستان خطر بالاتری برای فشار خون بالا دارند که یک فاکتور خطر قوی برای سکته مغزی است. استرس: استرس های طولانی مدت می توانند در بالا رفتن فشار خون نقش داشته باشند.

سطوح بالای پروتئین فعال C التهاب (که خود در ایجاد آترواسکلروز نقش دارد) سبب ایجاد محصولی جانبی در جریان خون می شود به نام پروتئین فعال (C (C-Reactive Protein: CRP، هر قدر سطح CRP یک فرد بالاتر باشد، خطر سکته مغزی یا قلبی در وی بالاتر خواهد بود. سطح بالای هوموسیستئین سطوح بالای این ماده شیمیایی در خون می تواند به جداره های عروق آسیب زده و تشکیل لخته های خونی را تقویت کند.

 

  علائم
  •    علائم سکته مغزی می توانند بطور ناگهانی و بدون هیچ گونه هشدار قبلی بروز کنند. برای مثال، ممکن است شما بیدار شوید و قادر به تکلم یا حرکت دادن قسمتی از بدن خود نباشید. شما ممکن است بصورت ناگهانی احساس بی حسی یا ضعف در صورت یا بازو یا ساق خود کنید. در برخی موارد، سکته مغزی با کاهش ناگهانی سطح هوشیاری شروع می شود. از سوی دیگر گاهی ممکن است پیش از سکته مغزی یکسری علائم هشدار دهنده بروز کنند که به آنها حملات ایسکمیک گذرا می گویند. بسیار مهم است که در صورت بروز این علائم به پزشک خود مراجعه کنید تا هر چه زودتر درمان برای شما شروع شده از بروز سکته مغزی پیشگیری شود.
  •    سایر علائم احتمالی سکته مغزی عبارتند از: سرگیجه، سردرد، تاری دید، دشواری در تکلم یا درک کلمات، گیجی، و از دست دادن تعادل و هماهنگی حرکات علائم سکته مغزی اغلب با خواب آلودگی یا تهوع استفراغ همراه می باشد. اغلب اوقات یک طرف بدن درگیر است چون آسیب مغزی معمولا محدود به یک سمت از مغز می باشد و هر سمت از مغز فعالیت های نیمه سمت مقابل از بدن را کنترل می کند. چون نواحی مشخصی از مغز فعالیت های قسمت های مشخصی از بدن را کنترل می کنند، ممکن است الگوی علائم ایجاد شده مشخصه آسیب به ناحیه خاصی از مغز باشند. برای مثال: آسیب به بصل النخاع می تواند بینایی یا تکلم را درگیر کند در حالیکه آسیب به مخچه می تواند باعث اختلال تعادل و هماهنگی حرکات شود. سکته مغزی ای که ساقه مغز (ناحیه ای که مغز و نخاع را به هم متصل می کند) را درگیر کند، می تواند باعث ضعف توانایی بلع، تنفس، قدرت عضلانی، تعادل یا حس با ترکیب های متفاوتی شود.
  •    علائم سکته مغزی معمولا برای حداقل ۲۴ ساعت تداوم دارند. فردی که سکته مغزی کرده است ممکن است پیش از اینکه به کمک درمان های فیزیکی مداوم شروع به بهبود کند، به مدت چندین هفته بطور نسبی فلج شده یا درگیر علائم دیگری باشد.

 

   هشدار!
نشانه های سکته مغزی

سکته مغزی یک اورژانس پزشکی محسوب می شود. اگر هر یک از علائم مربوط به سکته مغزی را داشتید، فورا با ۱۱۵ یا شماره اورژانس محل زندگی خود تماس بگیرید. درمان سریع برای محدود کردن آسیب مغزی و افزایش احتمال بهبودی ضروری می باشد.  حتی یک سکته مغزی خفیف هم یک پیام خطر محسوب می شود؛ چراکه ممکن است این سکته مقدمه ای بر سکته های مغزی جدی تر باشد. ترکیبات متفاوتی از علائمی که در ادامه مطرح می شود ممکن است در اثر سکته مغزی ایجاد شود. این علائم ممکن است با خواب آلودگی یا تهوع استفراغ همراه باشد به خصوص اگر علت سکته خونریزی مغزی باشد.

  •  بی حسی یا ضعف در صورت، دست یا پا، یا یک طرف بدن
  •  سردرد شدید
  •  گیجی
  •  مشکل در تکلم یا درک کلمات
  •  مشکلات بینایی (مثل تیرگی یا تاری دید)
  •  مشکل در راه رفتن یا از دست دادن تعادل یا هماهنگی حرکات

 

 داستان من 
♦  سکته مغزی

من ۵۲ سال دارم و بیشتر عمرم را اضافه وزن داشته ام. چند سال قبل شغل جدیدی شروع کردم و برای یک معاینه فیزیکی کامل به پزشک ارجاع داده شدم. وی سوالات زیادی درباره عادات و سلامت من پرسید و سپس مرا معاینه کرد. فشار خون من بالا بود و پزشک گفت که می خواهد فشار مرا چند روز دیگر مجدد چک کند. یک هفته بعد فشار خون من حتی بالاتر هم رفته بود و آزمایش خون نشان داد که کلسترول خون من نیز بالاست. نمی توانستم این فکر را رها کنم که اگر سبک زندگی سالم تری را دنبال می کردم شاید می توانستم از این سکته مغزی پیشگیری کنم. پزشک تعدادی دارو برای من نسخه کرده و به من گفت که باید سیگار را ترک کنم. وی هم چنین تاکید کرد که کم کردن وزن و فعالیت فیزیکی می تواند به پایین آوردن فشار خونم کمک کند. وی تعدادی پمفلت در مورد ورزش، تغذیه سالم و کم کردن وزن به من داد. من داروهای نسخه شده را بطور منظم مصرف کرده و شروع به خوردن غذاهای سالم تر مثل میوه ها و سبزی های تازه و غلات کامل کردم، و تلاش کردم که مصرف نمک، چربی و کلسترول را کم کنم. من هم چنین پیاده روی بعد از شام را شروع کردم.

بعد از چندین هفته احساس بسیار خوبی داشتم و وزنم نسبت به هفته اول حدود ۱کیلو و ۳۶۰ گرم کم شده بود. بعد از چندین ماه حدود ۴ کیلو و ۵۳۵ گرم کم کردم و واقعا احساس خوبی داشتم. در واقع به قدری احساس خوبی داشتم که مصرف داروهایم را قطع کردم. در نهایت پیاده روی هایم هم قطع شد و من به عادات قبلی ام برگشتم. و هم چنان سیگار می کشیدم. یک روز بیدار شدم و سمت راست صورتم بی حس بود و نمی توانستم با چشم راستم خوب ببینم. سردرد بسیار بدی داشتم و منگ بودم. سعی کردم به همسرم بگویم ولی کلمات نامفهوم از دهانم خارج شدند. همسرم به سمت تلفن دوید و درخواست آمبولانس ۱۱۵ کرد. در اتاق اورژانس تعدادی پزشک و پرستار دور من جمع شده سوالاتی از من پرسیدند اما من نمی توانستم صحبت کنم. همسرم برای آنها تعریف کرد که چه اتفاقاتی افتاده است. چند پزشک مرا معاینه کردند و مرا به ماشینی وصل کردند که ضربان قلبم را روی یک صفحه نمایش میداد که شبیه به اکوهای روی صفحه رادار بود. سپس یک پرستار تزریقی برای من انجام داد و برای من توضیح داد که ماده تزریقی دارویی بود که می توانست لخته خونی عامل مشکلات مرا حل کند. یکی از پزشکان به من گفت که باید چند روز در بخش مراقبت های ویژه بستری باشم تا بتوانند علایم مرا پیگیری و کنترل کنند.

یکی دو روز بعد کم کم حس به صورتم برگشت و می توانستم به خوبی ببینم ولی هنوز نمی توانستم درست صحبت کنم. یک گفتار درمان به من گفت که سکته مغزی ممکن است آسیبی دائمی به قسمتی از مغز من که تکلم را کنترل می کند زده باشد. وی گفت که اگر گفتار من طی چند روز آینده بهتر نشود باید شروع به کار با من کند. من نمی توانستم این فکر را رها کنم که اگر سبک زندگی سالم تری را دنبال می کردم شاید می توانستم از این سکته مغزی پیشگیری کنم. در حال حاضر من احساس می کنم بسیار خوش شانس بوده ام. الان چندین ماه از سکته مغزی گذشته است و من کاملا بهبود یافته ام. دوباره می توانم طبیعی صحبت کنم و مراقبت بهتری از سلامت خود می کنم. همسرم به شدت حامی من است و ما هر دو مقدار زیادی سبزی و میوه و مواد غذایی سالم مصرف می کنیم و هر روز پباده روی های طولانی می کنیم. همسرم و من هر دو وزن کم کرده ایم و هر روز بهتر می شویم.

 

   تشخیص

تشخیص سکته مغزی بر اساس علائم، معاینه فیزیکی و نتایج آزمایشات صورت می گیرد. پزشک ممکن است برای تعیین نوع سکته مغزی و محل و شدت آسیب وارده درخواست سی تی اسکن یا ام آر آی از مغز کند. پزشک همچنین ممکن است درخواست آزمایشات خون برای ارزیابی لخته خونی کند. علاوه بر این تست ها، پزشک ممکن است آنژیوگرام مغزی درخواست کند که بررسی شریان های مغزی توسط اشعه ایکس می باشد. آنژیوگرام مغز به پزشک این امکان را می دهد که شریان های مسدود شده یا تنگ شده را شناسایی کرده و جریان خون را در شریان ها ارزیابی کند. پزشک هم چنین ممکن است برای یافتن لخته های خونی و تعیین اینکه آیا قلب شما به خوبی پمپاژ می کند، اکوکاردیوگرام درخواست کند.

 

♦  آثار سکته مغزی

هر سمت از مغز سمت مقابل بدن را کنترل می کند. به این علت، آسیب سمت چپ مغز ممکن است منجر به فلج شدن و از دست رفتن حس در سمت راست بدن شود. اگر سکته مغزی به علت لخته خونی ایجاد شده باشد و درمان به حد کافی سریع صورت بگیرد، پزشک از داروهای حل کننده لخته برای از بین بردن لخته و بازگرداندن جریان خون به نواحی درگیر مغز استفاده خواهد کرد. ایمن ترین و موثرترین حالت مصرف این داروها هنگامی است که در ۳ ساعت اول شروع علائم استعمال شوند.

پزشک هم چنین ممکن است دستور به انجام اسکن سونوی داپلر از گردن و یا یک ام آر آنژیوگرام (MRA) برای ارزیابی جریان خون در شریان های مغزی دهد. هم چنین پزشک معالج درخواست انجام الکتروکاردیوگرام خواهد داد که ثبتی از فعالیت الکتریکی قلب می باشد.

در برخی افراد ممکن است نیاز باشد یک دستگاه الکتروکاردیوگرام سیار به نام مانیتور هولتر برای بررسی ریتم قلبی غیر طبیعی به مدت ۲۴ ساعت یا بیشتر به بیمار وصل شود. درحالیکه شما به کارهای معمول روزمره خود می پردازید، دستگاه سیار فعالیت قلبی شما را روی یک نوار کاست ثبت می کند. بعد از ۲۴ ساعت پزشک اطلاعات قلبی ثبت شده را همراه با هرگونه علائمی که شما از این مدت توصیف می کنید به منظور رسیدن به تشخیص مرور خواهد کرد.

 

  درمان

اگر شما سکته ایسکمیک داشته اید ( ایجاد شده توسط انسداد شریان)، پزشک شما ممکن است آسپیرین و یا سایر داروهای پیشگیری کننده از لخته شدن خون (ضد انعقادها) تجویز کند. وی هم چنین ممکن است به شما توصیه کند که برای بقیه عمر خود داروهای ضد انعقاد مصرف کنید.

اگر یکی از شریان های کاروتید شما به شدت تنگ شده باشد ممکن است پزشک توصیه به انجام عمل جراحی به نام اندآرترکتومی کاروتید کند تا پلاک را از دیواره های شریان پاک کرده، خون رسانی به مغز را بهبود ببخشد و ریسک یک سکته مغزی دیگر را کاهش دهد.

پزشک هم چنین ممکن است یک ریتم غیر طبیعی قلبی را که می تواند به تشکیل لخته خونی کمک کند درمان کند. در مورد برخی سکته های هموراژیک ممکن است برای بستن یک آنوریسم، خارج کردن یک لخته یا یک مالفورماسیون عروقی و یا کاهش فشار مغزی، جراحی صورت بگیرد. اگر شما فشار خون بالا داشته باشید، داروهایی برای کم کردن آن برای شما تجویز خواهد شد.

 

♦  توانبخشی بعد از سکته مغزی یا سایر آسیب های مغزی

برای بسیاری از افرادی که سکته مغزی یا سایر آسیب های مغزی داشته اند توانبخشی جزئی اساسی برای بهبود است. هدف اصلی از توانبخشی عبارت است از: تقویت قدرت و هماهنگی عضلات و کمک به فرد برای اینکه تا حد امکان مستقل باقی بماند. سرعت و میزان بهبودی بعد از یک سکته مغزی از فردی به فرد دیگر متفاوت بوده و به عوامل متعددی از جمله شدت سکته مغزی و وضعیت سلامت عمومی فرد بستگی دارد. هرقدر توانبخشی زودتر شروع شود، احتمال برگشت عملکرد در نواحی درگیر شده و بازگشت به یک زندگی سازنده بیشتر خواهد بود.

توانبخشی معمولا در بیمارستان و به محض پایدار شدن شرایط بیمار شروع می شود. درمان ممکن است در واحد توان بخشی بیمارستان، در یک مرکز توان بخشی و یا یک مرکز نگهداری تخصصی ادامه یابد. توانبخشی هم چنین می تواند در یک کلینیک سرپایی یا در خانه به کمک یک فرد ارائه دهنده مراقبت های بهداشتی (مثل یک درمانگر) یا مراقب (عضوی از خانواده که توسط یک پرستار یا درمانگر آموزش داده شده است) ارائه شود.

 

♦  عدم قدرت تکلم (Aphasia)

عدم قدرت تکلم یا آفازی یک اختلال گفتاری است که معمولا ناشی از آسیب (مثلا ناشی از سکته مغزی) به مراکز اصلی زبان در مغز می باشد، اگرچه این اختلال گاهی می تواند علامتی از یک تشنج پارشال، میگرن یا یک بیماری روانی نیز باشد. علایم این اختلال عبارت است از: از دست دادن کامل یا نسبی صحبت کردن یا درک کلمات و بسته به وسعت آسیب مغزی، ضعف عملکردهای خاص زبانی. برای مثال: فردی که آفازی دارد ممکن است نتواند صحبت کند ولی هنوز قادر به نوشتن باشد یا در به خاطر آوردن دسته بندی های خاصی از کلمات مشکل داشته باشد مثلا اسامی افراد برخی اوقات با وجود آنکه تکلم خود فرد دچار مشکل شده است، اما درک وی از سخنان سایر افراد سالم باقی بماند.

افرادی که آفازی دارند اغلب می توانند کلماتی را که خودشان به تنهایی نمی توانند به خاطر بیاورند، به دنبال بیان دیگران تکرار کنند. آفازی را باید از یک اختلال گفتاری دیگر به نام دیس آرتری (Dysarthria) افتراق داد که ناشی از عدم کنترل داشتن بر عضلات لب ها، زبان و صورت می باشد. تزریق مواد بی حسی دندان پزشکی گاهی موجب دیس آرتری موقت می شود، اما این اختلال هم چنین می تواند از آسیب به اعصاب یا نواحی ای از مغز ناشی شود که عضلات مورد استفاده در تکلم را کنترل می کند. افرادی که مبتلا به دیس آرتری هستند می توانند آنچه را می شنوند درک کنند، بخوانند و بنویسند و کلماتی را که می خواهند بیان کنند بطور صحیح انتخاب کنند، اما سخنان آنها برای دیگران نامفهوم خواهد بود.

آفازی با تشخیص و درمان علت زمینه ای اختلال درمان می شود. وقتی که علت آفازی سکته مغزی باشد، بهبودی بستگی به وسعت آسیب وارده به مرکز تکلم مغز دارد. مهارت های زبانی فرد معمولا بطور خود به خود (تا حدی) در طول هفته ها و ماه های بعد از سکته مغزی بهتر خواهد شد. گفتار درمانی ممکن است به فرد کمک کند تا با مشکلش کنار بیاید یا مهارت های ارتباطی وی را بهبود ببخشد.

 

♦  آسیب به مراکز زبانی در مغز

ناحیه بروکا و ناحیه ورنیکه اسم مراکز کنترل زبان در مغز می باشند. ناحیه بروکا تلکم را کنترل می کند در حالیکه ناحیه ورنیکه درک زبان را کنترل می کند. آسیب به این نواحی می تواند باعث اختلال توانایی تکلم فرد یا درک کلمات بیان شده گردد. درمان معمولا به آهستگی با فعالیت های ساده تر مثل تغییر موقعیت در تخت و انجام تمرینات حرکتی محدوده حرکات اندام ها شروع می شود. این فعالیت ها به جریان خون کمک می کند، باعث حفظ قدرت عضلات و انعطاف پذیری مفاصل شده و از ایجاد زخم های فشاری پیشگیری می کند. به تدریج شما خواهید توانست با کمک روی تخت بنشینید و یا از تخت پایین بیایید. سپس می توانید با کمک بایستید و راه بروید تا هنگامی که قدرت کافی برای ایستادن و راه رفتن به تنهایی داشته باشید. در نهایت شما تشویق می شوید که فعالیت های پیچیده تری را انجام دهید مثل حمام رفتن، لباس پوشیدن یا استفاده از توالت. احتمال موفقیت آمیز بودن توانبخشی بیشتر خواهد شد اگر افراد مراقب بدانند که باید چه انتظاری از بیمار داشته باشند و در هر شرایط چه کاری انجام دهند.

اگر شما در حال مراقبت از فردی هستید که در حال بهبود از سکته مغزی می باشد، از پزشک یا پرستار بپرسید که بیمار چه کارهایی را می تواند به تنهایی انجام دهد و چه کارهایی را نمی تواند. اگر چیزی را متوجه نشدید حتما سوال کنید. تا حد امکان بیمار را تشویق کنید که فعالیت هایش را خودش انجام دهد. کلاس هایی برای نجات یافتگان از سکته مغزی و خانواده آنها در بسیاری از جوامع در دسترس می باشد. گروه های حمایتی نیز منابع مناسبی برای راهنمایی و اطلاع رسانی هستند. از پزشک خود بخواهید کلاس یا گروه حمایتی ای را در محل زندگی خودتان به شما معرفی کند.

 

♦  اندآرترکتومی شریان کاروتید (Carotid Endarterectomy)

اندآرترکتومی شریان کاروتید عبارت است از: یک پروسه جراحی برای خارج کردن بقایای چربی (که به آنها پلاک گفته می شود) که توسط آترواسکلروز ایجاد شده اند از قسمت های درگیر در جدار شریان های کاروتید (شریانهای اصلی خونرسانی در گردن)، به منظور بازگرداندن جریان خون به مغز و پیشگیری از تشکیل لخته های خونی و ایجاد سکته مغزی  پزشکان معمولا این جراحی را برای افرادی توصیه می کنند که علائم هشداردهنده سکته مغزی (حملات گذرای ایسکمیک) یا سکته مغزی خفیف داشته اند، بویژه اگر در یک بررسی تصویربرداری به نام آنژیوگرافی مغزی تنگی قابل توجه در شریان کاروتید (حداقل ۷۰ درصد) گزارش شود.

اندآرترکتومی کاروتید در بیمارانی که در آنها شریان کاروتید به طور کامل مسدود شده است توصیه نمی شود. این جراحی معمولا کمتر از یک ساعت طول می کشد. در طول جراحی شما تحت بیهوشی کامل خواهید بود. جراح یک برش عمودی در قسمت کناری گردن ایجاد می کند تا شریان کاروتید را آشکار کند، و سپس شریان را در دو سمت انسداد می بندد تا بطور موقت جریان خون را قطع کند. سپس وی یک برش عمودی در جدار رگ در ناحیه انسداد ایجاد می کند تا پلاک را آشکار کند. جراح مواد چربی را از جدار شریان تراشیده و از شریان خارج میکند و سپس برش ها را روی جدار شریان و پوست گردن بخیه می کند. در برخی موارد قسمت آسیب دیده شریان با پیوند جایگزین می شود.

 

♦  جدا کردن پلاک از جدار شریان

بعد از جراحی لازم است شما تا هنگامی که شرایطتان پیگیری می شود در بیمارستان بمانید. قبل از ترک بیمارستان، پزشک ممکن است با شما درباره ایجاد تغییرات مثبت در سبک زندگیتان صحبت کند؛ تغییراتی مثل ورزش منظم، حفظ وزن سالم، و کنترل سطح کلسترول به منظور جلوگیری از سکته مغزی مجدد. وی هم چنین برای شما داروهایی برای بهبود وضعیت پروفایل کلسترولتان   و داروهای ضد انعقاد برای پیشگیری از تشکیل لخته خونی جدید تجویز خواهد کرد.

 

♦  خارج کردن پلاک از شریان

یک تیم توانبخشی متشکل از متخصصین و دیگران همکاری نزدیکی با افراد نجات یافته از سکته مغزی و مراقبین آنها خواهند داشت. یک تیم توانبخشی ممکن است شامل افراد زیر باشد:

پزشکان

مثل یک متخصص مغز و اعصاب ( پزشک دارای تخصص در درمان اختلالات سیستم عصبی)، یک متخصص طب فیزیکی ( پزشکی که در طب فیزیکی و توان بخشی تخصص دارد) و یک متخصص داخلی، یک پزشک خانواده و یک متخصص طب سالمندان (پزشکی که مشکلات بهداشتی را در افراد سالمند درمان میکند)، همگی مراقبت های حیاتی ارائه کرده فرآیند توانبخشی را نظارت می کنند و هماهنگی های مراقبت طولانی مدت را انجام می دهند.

پرستاران

پرستارهایی که در توانبخشی تخصص دارند به افراد نجات یافته از سکته مغزی و مراقبین آنها درباره تغذیه، ورزش، مصرف داروها، پیشگیری از زخم های فشاری و سایر جنبه های مراقبت در خانه آموزش می دهند.

درمانگرهای ورزشی

این درمانگرها توانایی های فیزیکی فرد را ارزیابی کرده و برای وی یک برنامه درمانی طراحی و اجرا می کنند که به بیمار کمک کند قدرت عضلانی، تحرک و انعطاف پذیری و هماهنگی حرکاتش را حفظ کند. این درمانگرها می توانند به افراد یاد دهند که چگونه از ابزارهایی مثل عصا، واکر یا ویلچر استفاده کنند.

درمانگرهای شغلی

این درمانگرها به افراد کمک می کنند کنترل و هماهنگی عضلات خود را به دست آورده و خود را با محدودیت های فیزیکی موجود وفق دهند و آنها را اصلاح کنند. آنها به فرد کمک می کنند فعالیت های پایه روزمره (مثل خوردن، حمام کردن و لباس پوشیدن) را مجدد بیاموزند. درمانگرهای شغلی هم چنین به افراد نحوه استفاده از ابزارهای کمکی مثل عصا، واکر و ویلچر را آموزش می دهند. آنها همچنین به افراد یاد می دهند که چگونه محیط خانه خود را تغییر دهند تا آن را امن تر و کاربر پسندتر کنند.

گفتار درمانگرها

گفتار درمانگرها به افراد کمک می کنند تا توانایی تکلم خود را مجدد به دست آورده و به آنها ( و خانواده هایشان) سایر روش های ارتباطی موثر را آموزش می دهند. آنها هم چنین به افراد کمک می کنند با مشکلات بلع خود کنار بیایند.

مددکاران اجتماعی

مددکاران اجتماعی خدماتی نظیر مشاوره، راهنمایی، هدایت و کمک های مستقیم ارائه می دهند. آنها می توانند احتیاجات فرد را که نیاز به کمک دارند ارزیابی کرده و برای ارجاع بیماران به خدمات مورد نیاز مثل حمل و نقل، کمک های نقدی، کمک های قانونی، مراقبت در منزل و تهیه مسکن هماهنگی های لازم را انجام دهند.

متخصصین بهداشت روان

یک روان پزشک، یک روانشناس، یا سایر متخصصین بهداشت روان می توانند به فرد کمک کنند که با افسردگی  یا سایر مشکلات روان پزشکی که به وفور بعد از سکته مغزی دیده می شوند کنار بیاید.

 درمانگرهای فنی حرفه ای

این درمانگرها می توانند با آماده کردن رزومه، کمک در جستجو برای شغل مناسب و برنامه های بازآموزی، و ارجاع دادن به مراکز توانبخشی شغلی به افراد کمک کنند تا مجدد کار کنند.

 

♦  سکته مغزی و سلامت روانی

بعد از یک سکته مغزی، بسیاری از افراد دچار افسردگی می شوند. آنها ممکن است احساس تنهایی یا ناامیدی کنند، بویژه اگر روند بهبودی آنها به آهستگی صورت بگیرد یا در ارتباطات خود دچار مشکل باشند. علائم افسردگی عبارتند از: بی خوابی، بی تفاوتی و کناره گیری از اجتماع٫ برای بیشتر افراد افسردگی موقت بوده و این افراد از عضویت در گروه های حمایتی یا صحبت با یک روان پزشک یا سایر متخصصین بهداشت روان نفع خواهند برد.

اگر افسردگی دائمی شود پزشک ممکن است داروهای ضد افسردگی از خانواده های دارویی مختلف مثل سه حلقه ای ها، مهار کننده های برداشت سروتونین (Selective Serotonin Reuptake Inhibitors; SSRIs)، مهار کننده های آنزیم مونوآمین اکسیداز (Monoamine Oxidase Inhibitors; MAOIs)، یا بوپروپیون ها تجویز کند. برخی از افرادی که سکته مغزی داشته اند ممکن است در کنترل عواطف خود مشکل داشته باشند. برای مثال این افراد ممکن است نوساناتی در حالات روانی خود تجربه کرده و یا راحت تر از معمول به گریه یا خنده بیفتند. این تغییرات عاطفی از آسیب به مغز ناشی شده اند لذا ضروری است که افراد خانواده و دوستان این افراد درک کنند که این رفتارها ارادی نمی باشند.

 

♦  پیشگیری از سکته مغزی

اگر شما سکته مغزی داشته اید، در معرض خطر برای سکته مجدد هستید. شما می توانید احتمال ایجاد یک سکته مغزی مجدد را با انجام کارهای زیر کاهش دهید:

  1. ورزش منظم: سطح متوسطی از ورزش منظم مثل پیاده روی سریع یا شنا کردن باعث پایین آوردن فشار خون، بهبود وضعیت کلسترول و کاهش خطر دیابت می شود.
  2. تغذیه سالم خوردن تنوعی از مواد غذایی سالم به خصوص سبزی ها و میوه ها و غلات کامل که سطح پایینی از نمک، چربی و کلسترول هستند می تواند باعث بهبود پروفایل کلسترول و کاهش فشار خون شده و به شما کمک می کند که وزنتان را کنترل کنید.
  3. کنترل کردن سطح کلسترول شما می توانید پروفایل کلسترول خود را با خوردن مواد مغذی با سطح چربی پایین و فیبر بالا، ورزش منظم، کم کردن وزن در صورتی که وزن بالا دارید، و ترک سیگار در صورتی که سیگار می کشید، بهبود ببخشید. در صورت لزوم پزشک شما می تواند داروهایی برای پایین آوردن سطح کلسترول تجویز کند.
  4. کنترل فشار خون. فشارخون خود را بطور منظم چک کنید و با پزشک خود برای نگه داشتن فشار خونتان در سطحی سالم همکاری کنید.
  5. روزانه حداقل ۴۰۰ میکروگرم اسید فولیک مصرف کنید. مصرف مقدار کافی از ویتامین های ب، اسید فولیک و ویتامین های ب ۶ و ب ۱۲ (در غذا یا به شکل مکمل ویتامینی) باعث پایین آوردن سطح هوموسیستئین می شود که ممکن است خطر سکته مغزی را در شما کم کند. برای مشاهده لیست غذاهایی که سطح بالایی از ویتامین ب دارند.
  6. دیابت را تحت کنترل درآورید. اگر دیابت دارید، با پزشک خود برای کنترل سطح قند خون و جلوگیری از عوارض احتمالی همکاری کنید.
  7. سیگار نکشید. از پزشک خود برای شیوه ترک سیگار اطلاعات بخواهید.
  8. داروهای ضد انعقاد را مطابق با دستور پزشک مصرف کنید. اگر پزشک برای شما داروی ضد انعقاد تجویز کرده است، آن را دقیقا مطابق با دستورات داده شده مصرف کرده و داروهای دیگر را بدون مشورت با پزشک خود مصرف نکنید.
  9. بطور منظم چک شوید. به فواصل توصیه شده توسط پزشکتان به وی مراجعه کنید تا به شناسایی و درمان مشکلات سلامت در مراحل ابتدایی آنها کمک کنید.
  10. استرس خود را کنترل کنید. راه های مثبتی برای کنار آمدن یا کاهش دادن استرس در زندگی خود بیابید مثل ورزش منظم و خواب کافی.
خبرهای تصویری

نظرات ارزشمند شما